فهرست مطالب

Research on Crop Ecophysiology - Volume:3 Issue: 2, 2008

Journal of Research on Crop Ecophysiology
Volume:3 Issue: 2, 2008

  • 135 صفحه، بهای روی جلد: 25,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/04/25
  • تعداد عناوین: 12
|
  • غلامعلی اکبری، رحمت الله صالحی زرخونی، مجتبی یوسفی راد، مرتضی نصیری، سمانه متقی، امید لطفی فر صفحات 130-137
    جهت تعیین مهم ترین خصوصیات مرفولوژیک موثر بر عملکرد دانه برنج، آزمایشی در سال زراعی 84-1383 در موسسه تحقیقات برنج کشور –معاونت ماندران (آمل) با ده ژنوتیپ برنج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. ژنوتیپ های مورد مطالعه شامل 8 لاین امید بخش و دو رقم به عنوان شاهد شامل فجر و ندا بود. در این آزمایش صفاتی از قبیل عملکرد بیولوژیکی، شاخص سطح برگ در مرحله گل دهی، تعداد پنجه، ارتفاع بوته، تعداد برگ فعال بعد از گل دهی و مساحت برگ پرچم و تاثیر آن بر عملکرد دانه، شاخص برداشت و وزن هزار دانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ ها از نظر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، تعداد پنجه، ارتفاع بوته و مساحت برگ پرچم دارای اختلاف معنی دار بودند و از نظر وزن هزار دانه، تعداد برگ فعال و میزان کلروفیل برگ پرچم، اختلاف معنی دار نداشتند. در بین ژنوتیپ های مورد بررسی لاین 106 بالاترین عملکرد دانه ولاین شماره 104 کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. لاین 106 در مقایسه با ژنوتیپ های دیگر دارای میانگین بالاتر وزن هزار دانه، تعداد برگ های فعال بیشتر بعد از مرحله گل دهی، عملکرد بیولوژیکی بالا، ارتفاع کم بوته و کلروفیل بیشتری بوده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که می توان خصوصیاتی مانند عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه و مساحت برگ پرچم را، عواملی موثر در عملکرد دانه معرفی کرد.
    کلیدواژگان: اجزاء عملکرد، برنج، خصوصیات مورفولوژیک، کلروفیل، شاخص برداشت
  • محمدرضا نادری درباغشاهی، علیرضا بنی طباء، محمدرضا شهسواری، حمیدرضا جوانمرد صفحات 138-150
    این تحقیق به منظور بررسی امکان زودرس نمودن گلرنگ پائیزه در منطقه اصفهان به وسیله تنش کم آبی با اعمال تنش خشکی در چند سطح به صورت افزایش دور آبیاری بر اساس تبخیر از تشت تبخیر کلاس A(آبیاری پس از 75، 105، 140 و 175 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس آ) و قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد (شروع گلدهی، اواخر گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیکی) گلرنگ پائیزه رقم LVR 51-51 در سال زراعی 84-83 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد خوراسگان واقع در شمال شرق اصفهان به صورت طرح کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که اعمال تنش کم آبی به صورت افزایش دور آبیاری درتمام سطوح تاثیر معنی داری بر اغلب خصوصیات مورد بررسی گلرنگ نداشت و فقط تعداد روز تا گل دهی را به طور معنی داری و به تعداد 9 روز نسبت به تیمار شاهد آبیاری کاهش داد ولی در مقابل قطع آبیاری در مراحل زودتر از رسیدگی فیزیولوژیکی باعث کاهش معنی داری در وزن هزار دانه، عملکرد مغز دانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن دانه گردید وهمچنین باعث کاهش تعداد روز تا رسیدگی در تیمار قطع آبیاری در شروع گل دهی به میزان 25 روز و در تیمار قطع آبیاری در خاتمه گل دهی به میزان23 روز ودر مقابل کاهش عملکرد دانه به ترتیب به میزان714 و428 کیلوگرم در هکتار شد.
    کلیدواژگان: گلرنگ، تنش خشکی، روغن دانه، زودرسی، عملکرد دانه
  • علیرضا فرخ، تیمور رضوی پور، عباس مهرداد لمر صفحات 152-161
    به منظور بررسی تاثیر کاربرد نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد و اجزای عملکرد راتون برنج، تحقیقی در سال زراعی 1382، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار در 3 تکرار در منطقه آستانه اشرفیه بعد از برداشت محصول برنج (محصول اصلی) اجراء گردید. تیمارها عبارت بودند از: صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع اوره و صفر و 100 کیلوگرم پتاسیم از منبع کلرور پتاسیم و رقم مورد استفاده در این آزمایش برنج هاشمی بود. نتایج نشان داد که تاثیر نیتروژن بر تعداد خوشه در متر مربع در سطح احتمال 5% معنی دار است. پتاسیم بر عملکرد، تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه در سطح احتمال 1% تاثیر معنی دار داشت. با مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن و 100 کیلوگرم پتاسیم در هکتار بیشترین میزان عملکرد و تعداد دانه در خوشه حاصل گردید و بیشترین میزان تعداد خوشه در متر مربع و وزن هزار دانه در نتیجه مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن و 100 کیلوگرم پتاسیم در هکتار به دست آمد.
    کلیدواژگان: راتون، برنج، نیتروژن، پتاسیم، عملکرد، اجزای عملکرد
  • حمید جباری، غلامعباس اکبری، جهانفر دانشیان، ایرج الله دادی، نسترن شهبازیان صفحات 162-171
    به منظور بررسی اثر آبیاری محدود بر خصوصیات فنولوژیک، مورفولوژیک و زراعی نه هیبرید آفتابگردان، سه آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرجانجام شد. در آزمایش اول که در شرایط مطلوب اجراگردید، گیاهان بر اساس 60 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر آبیاری شدند، در حالی که در آزمایشات دوم و سوم در شرایط محدود اجرا گردیدند آبیاری براساس 120 و 180 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A صورت پذیرفت. نتایج آزمایش اثرات معنی دار آبیاری محدود را بر صفاتی نظیر ارتفاع گیاه، قطر طبق، عملکرد دانه و عملکرد روغن در سطح یک درصد نشانداد. تعداد روز تا رسیدن به مرحله پر شدن دانه در سطح یک درصد تحت تاثیر آبیاری محدود قرار گرفت ولی اثر آبیاری بر تعداد روز تا رسیدن به مرحله غنچه دهی معنی دار نبود. بیشترین عملکرد دانه از آبیاری بعد از 60 میلی متر تبخیر (شاهد) به میزان 2933 کیلوگرم در هکتار بدست آمد و در شرایط محدودیت شدید در آبیاری عملکرد با افت 83 درصدی به 500 کیلوگرم در هکتار تقلیل یافت. هیبریدهای مورد بررسی نیز در تمامی صفات تفاوت معنی دار داشتند. همچنین بیشترین عملکرد دانه در سطوح آبیاری محدود از هیبرید آلستار (به ترتیب 1671 و 701 کیلوگرم در هکتار) و در شرایط آبیاری مناسب از هیبرید مهر (3861 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد.
    کلیدواژگان: آبیاری محدود، آفتابگردان، مرحله پر شدن دانه، عملکرد دانه، عملکرد روغن
  • فروغ مرتضایی نژاد، محمد مهدی صادقیان صفحات 172-177
    به منظور مطالعه ترکیبات اسانس گیاه دارویی باریجه (Boiss. Ferula gummosa) از سه منطقه مرق، قالهر و نشلج کاشان گیاهان جمع آوری و عصاره گیری به روش تقطیر با آب انجام شد. عصاره زرد رنگ پس از جمع آوری به وسیله دستگاه کوپل کروماتوگراف طیف نگار جرمی مورد تجزیه قرار گرفت. ترکیبات شیمیایی شناسایی شده موجود در عصاره آلفاپینن، بتاپینن، میرسن، دلتا-3 کارن، لیمونن، فنچی استات و گوایل بودند. بیشترین درصد ماده شیمیایی موجود در آن لیمونن و کمترین فنچی استات بود. نتایج آزمایش حاکی از آن بود که ترکیب های مختلف در سه منطقه مورد بررسی دارای اختلاف معنی دار بودند. ترکیبات شیمیایی منطقه مرق از نظر کمیت بیشترین درصد را نسبت به دو منطقه قالهر و نشلج و منطقه نشلج کمترین درصد را نشان داد. با توجه به مواد گوناگون موجود در اسانس و خواص شناسایی شده آن این ترکیب می تواند در صنایع مختلف از جمله دارویی، عطر سازی و صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین با وجود تفاوتهای کمی و کیفی ترکیبات پیشنهاد می گردد با توجه به نوع اسانس شیرابه موارد مصرف مشخص شود.
    کلیدواژگان: باریجه، آلفا و بتاپینن، میرسن، دلتا، 3، کارن، لیمونن
  • زهیر یعقوبی اشرفی، محسن بهشتیان، صدیقه صادقی، امید یونسی صفحات 178-184
    کلروسولفورون از جمله علف کش هائی است که دارای فعالیت پسماندگی در خاک می باشد. بقایای این علفکش در خاک ممکن است به گیاهان بعدی که در تناوب قرار می گیرند، خسارت وارد کند. زیست سنجی روشی مناسب برای ردیابی پسماند های علفکش هایی که از لحاظ زیستی فعال هستند، می باشد. به منظور ردیابی بقایای فعال علف کش کلروسولفورون (دزهای صفر تا 125/0 میلی گرم در لیتر) آزمایشی گلخانه ای به صورت طرح کاملا تصادفی (CRD) در گلخانه های تحقیقاتی دانشکده علوم زراعی و دامی پردیس کشاورزی کرج دانشگاه تهران در تابستان 1385 با استفاده از گیاه شاخص شاهیLepidium sativum L. به اجرا درآمد. از مدل های لجستیکی 4 و 3 پارامتر برای تعیین واکنش وزن خشک و ارتفاع گیاه به دزهای علف کش استفاده شد. کمترین دز کلروسولفورون (025/0 میلی گرم در لیتر) به طور معنی داری وزن خشک و ارتفاع گیاه شاهی را کاهش داد. I0 کلروسولفورون برای وزن خشک و ارتفاع به ترتیب برابر 02/0 و 04/0 میلی گرم در لیتر بود. در کل نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که برای کلروسولفورون، وزن خشک، و ارتفاع گیاه شاخص شاهی از حساسیت کافی برای ردیابی این علف کش ها برخوردار هستند. جوانه زنی شاهی تحت تاثیر علف کش و دزهای آن قرار نگرفت.
    کلیدواژگان: زیست سنجی، گیاه شاخص، پسماند، علفکش، کلروسولفورون
  • مهران هودچی، آزاده صدر ارحامی صفحات 186-194
    آلودگی منابع آب و خاک به فلزات سنگین ناشی از فرآیند های تولید در کارخانجات ذوب فلز به دلیل ارتباط نزدیک آن با سلامت جوامع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. در بین فلزات سنگین منگنز یکی از فراوانترین فلزات و ازعناصر ضروری برای گیاهان است. نیکل نیز در طول چند دهه به عنوان عنصر سمی به حساب می آمد ولی اخیرا به عنوان یک عنصر غذایی کم مصرف مطرح شده است. هدف از این تحقیق تعیین غلظت منگنز و نیکل در خاک و گونه های گیاهی در منطقه اطراف کارخانه ذوب آهن اصفهان بوده است. در این تحقیق هفده ناحیه مجزا و پنجاه و چهار نقطه نمونه برداری تعیین گردید. در هر نقطه از 4 لایه 5-0، 10- 5، 20- 10 و 40- 20 سانتی متری نمونه برداری گردید و در مجموع تعداد 216 نمونه خاک تهیه شد. غلظت منگنز و نیکل قابل استخراج با DTPA در نمونه های خاک انداره گیری شد. همچنین غلظت این عناصر در اندام هوایی 162 نمونه از 13 نوع گونه گیاهی منطقه انداره گیری شد. نتایج نشان داد که حد اکثر غلظت منگنز و نیکل در جنوب غربی و جنوب شرقی محل استقرار کارخانه بوده است (به ترتیب 129 و 4 میلی گرم در کیلو گرم خاک در لایه های 5- 0 و 40 - 20 سانتی متری خاک). بر اساس نتایج بدست آمده غلظت منگنز و نیکل در خاک منطقه از حداکثر مجاز تعیین شده برای خاک های کشاورزی (به ترتیب 400 و50 میلی گرم در کیلو گرم) کمتر است. حداکثرغلظت منگنز در اندام هوایی مو(Vitis vinifera)، سنجد(angustifolias (Elaeagnusو برنج ((Oryza sativa به ترتیب 2/272، 257 و 240 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک گیاهی بوده است که از حداکثرغلظت طبیعی منگنز در ماده خشک گیاهی (300 میلی گرم در کیلوگرم) کمتر است. حد اکثر غلظت نیکل در اندام هوایی فرفیون (Euphorbia spp.) و مو((Vitis vinifera به ترتیب 7/34 و 7/22 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک گیاهی بوده است که از حداکثر غلظت طبیعی نیکل در ماده خشک گیاهی (50 میلی گرم در کیلوگرم) کمتر است.
    کلیدواژگان: منگنز، نیکل، غلظت قابل استخراج با DTPA، کارخانه ذوب آهن اصفهان
  • محمد امین زارعی، سید حسن طباطبایی، محمد شایان نژاد، حبیب الله بیگی هرچگانی صفحات 196-206
    یکی از مشکلات خاک های مناطق خشک و نیمه خشک، گرایش آنها به سمت شور شدن است، بنابراین باید مدیریت صحیحی در آبیاری چنین مناطقی صورت گیرد. از مدیریت های مهم آبیاری در این زمینه مدیریت استفاده تلفیقی از منابع آب شور و شیرین می باشد. این استفاده به دو شکل، کاربرد تناوبی و مخلوط کردن این آب ها قابل اجرا می باشد. در این تحقیق به منظور بررسی اثر سه روش تلفیق آب شور و شیرین روی الگوی توزیع شوری در خاک، از طرح آماری اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تیمار اصلی و 5 تیمار فرعی در 3 تکرار استفاده شد. این طرح در 9 لایسی متر اجرا گردید. در هر لایس یمتر خاک در لایه های 10 سانتی متری ریخته شد و با تراکم 46/1 گرم بر سانتی متر مکعب تا عمق 1 متری پر گردید. هر لایسی متر 5 بار و به میزان لازم برای رساندن رطوبت به FC (33/34% حجمی) آبیاری گردید. در تیمار اول (مخلوط) آبیاری با مخلوط آب شور و معمولی (dS/m 5/7 EC=)، در تیمار دوم (نیم در میان) در هر بار آبیاری نیمی از آب با آب شور (dS/m 14) و نیم دیگر بلافاصله پس از نفوذ نیم اول با آب معمولی (dS/m 1) و در تیمار سوم (یک در میان) آبیاری به صورت یک در میان و متناوب، یک نوبت با آب تیمارهای معمولی و بار بعد با آب شور انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین شوری محلول خاک در تیمارهای مخلوط، نیم در میان و یک در میان تا عمق 30 سانتی متری به ترتیب dS/m 86/6، 74/6 و 8/4 بود. بر مبنای نتایج این تحقیق، تیمار یک در میان در لایه های سطحی (cm 30-0) شوری خیلی کمتری نسبت به دو تیمار دیگر ایجاد کرده است. در اعماق پایین تر (60-30) تیمار مخلوط وضعیت بهتری داشت. در این تیمار شوری حدود 2/2 دسی زیمنس بر متر کمتر از تیمار یک در میان بوده است. میزان شوری در این لایه در دو تیمار مخلوط و یک در میان به ترتیب 92/9 و 1/12 دسی زیمنس بر متر بود.
    کلیدواژگان: مدیریت آبیاری، آبیاری کرتی، توزیع شوری در پروفیل خاک، روش های آبیاری با آب شور
  • امیرحسن بقایی، غلامرضا نادری، سعید چاوشی، ناصر هنرجو، مهران کشاورزی صفحات 208-218
    کلروز آهن درخاکهای آهکی و قلیایی و از جمله منطقه مرکزی ایران بر روی محصولات زراعی و باغی شدید می باشد. در این تحقیق امکان استفاده از سرباره آهن شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان کود آهن مورد مطالعه قرار گرفت. حدود 18 درصد این ترکیب را اکسید آهن تشکیل می دهد. این تحقیق در یک آزمایش گلدانی با دونوع خاک با pH حدود 7 در شهرستان اراک انجام پذیرفت. تیمارها شامل شاهد، سطوح مختلف لجن سرباره به صورت مخلوط با خاک (1،2و4درصد) و لجن اسیدی شده تا pH 7/4 (1و 2 درصد به صورت مخلوط با خاک) و کود کلاتی سکوسترین آهن بوده و از گیاه گوجه فرنگی به عنوان گیاه محک استفاده شده است. کاربرد 2 درصد لجن سرباره، 1 درصد لجن سرباره اسیدی شده، تیمار سکوسترین در خاک 1، تمامی تیمارها به جز 4 درصد لجن سرباره در خاک 2 باعث افزایش معنی دار عملکرد وزن خشک گیاه نسبت به تیمار شاهد شده است. مقدار آهن و منگنز جذب شده و در بعضی تیمارها جذب فسفر رابطه مستقیمی را با عملکرد وزن خشک گیاه نشان داد. عدم وجود همبستگی بین جذب فسفر و عملکرد وزن خشک گیاه در برخی تیمارها را احتمالا می توان به اثر آنتاگونیستی فسفر و روی نسبت داد.
    کلیدواژگان: کلروز آهن، گوجه فرنگی، سربازه آهن، راندمان کودی
  • کاووس کشاورز، کرم الله گودرزی صفحات 220-228
    این پژوهش به منظور تعیین بذرزادبودن باکتری عامل سوختگی برگ گندم و شناسایی علف های هرز میزبان این باکتری انجام گرفت. طی دو فصل زراعی 1376 و 1377 از مزارع مختلف گندم آبی و دیم دو استان فارس و کهکیلویه و بویراحمد نمونه برداری شد. نمونه ها روی محیط کشت KBکشت داده شد. عامل بیماری سوختگی برگ گندم بر اساس آزمونهای LOPAT و سایر آزمون های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی جدایه های Pseudomonas syringae pv syringae(Pss) تشخیص داده شد. جهت تعیین بذرزاد بودن باکتری Pss از سه روش شستشوی سطحی، کشت مستقیم بذور و آرد بذور استفاده شد. در روش شستشوی سطحی، باکتری Pssروی هیچ کدام از دو محیط کشت KBC و KB جداسازی نگردید. بیشترین آلودگی بذری روی محیط کشت KBC در روش مستقیم و کمترین آلودگی بذری روی رقم قدس که از مزارع کشاورزان جمع آوری شده بود، روی محیط کشت KBبدست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده باکتریPss (عامل سوختگی برگ گندم) قادر است به صورت بذرزاد روی بذور گندم زندگی کند و به احتمال زیاد به صورت اندوفیت در بذر بسر می برد. از بین روش های مورد بررسی جهت تعیین بذرزاد بودن باکتری استفاده از محیط نیمه انتخابیKBC قابل استفاده است و به اسانی می توان بر پایه مرفولوژی، رنگ کلنی و آزمون اکسیداز باکتری Pssرا شناسایی نمود. باکتری Pss از علف های هرز یک ساله نظیر دم روباهی، ماشک، یولاف وحشی، جو موشی و مرغ در چند منطقه از جمله یاسوج، مرودشت وسپیدان جداسازی و بیماری زایی آن به اثبات رسید.
    کلیدواژگان: سوختگی برگ گندم، باکتری، (Pseudomonas syringae pv syringae (Pss، اپی فیت، بذرزاد، علف های هرز
  • کیوان کرکودی، مجتبی زاهدی فر صفحات 230-239
    در این تحقیق تاثیر عمل آوری با بخار آب تحت فشار با استفاده از روش خود هیدرولیز بر کینتیک هضم باگاس نیشکر مورد مطالعه قرار گرفت. رطوبت نمونه های باگاس نیشکر به 50 درصدرسانده شد و سپس با بخار آب تحت سه فشار 14، 17 و 20 اتمسفر و زمان عمل آوری 120، 180 و240 ثانیه در سه تکرار عمل آوری شدند. ترکیب شیمیایی نمونه ها پس از محاسبه مستقیم اتلاف ماده خشک اندازه گیری شد. حجم گاز تولیدی شکمبه در 9 زمان و تجزیه پذیری نمونه ها در 8 زمان ثبت شد. داده های بدست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی با روش فاکتوریل (3×3) با سه تکرار، تجزیه و تحلیل گردید. عمل آوری باگاس نیشکر تاثیر معنی داری بر ترکیب دیواره سلولی (به استثنای دیواره سلولی فاقد همی سلولز)، خصوصیات تجزیه پذیری و تولید گاز آن داشت. حداکثر اتلاف ماده خشک 55/4 درصد بود. کمترین مقدار دیواره سلولی و همی سلولز 60/56 و 89/11 درصد، بیشترین مقدار قندهای محلول در آب، تجزیه پذیری ساعت 48، پتانسیل تجزیه پذیری، کل حجم تولید گاز، تولید گاز در ساعت 24 و نرخ تولید گاز به ترتیب 52/29، 63/63، 10/71 درصد، 85/61، 11/44 میلی لیتر و 87/4 میلی لیتر در ساعت بود (تیمار 20 اتمسفرفشار و زمان عمل آوری 240 ثانیه). بیشترین میزان اتلاف شستشو، تجزیه پذیری موثر ونرخ تجزیه پذیری به ترتیب 63/30، 13/58 درصد و 27/5 درصد در ساعت بود (تیمار 17 اتمسفر فشار و زمان عمل آوری 240 ثانیه). به طور کلی می توان اظهار نمود که عمل آوری در فشار 20 اتمسفر، به مدت 240 ثانیه بهترین نتیجه را در اکثر فراسنجه ها داشت.
    کلیدواژگان: روند تغییرات هضم، باگاس نیشکر، عمل آوری با بخار، تجزیه پذیری، تولید گاز، همی سلولز
  • محمد بهجتیان اصفهانی، عباسعلی قیصری، علیرضا جلالی زند، علیرضا عباسیان صفحات 240-251
    در این آزمایش اثرات تغذیه ای سطوح مختلف اسید استیک 5% (10، 20 و30 گرم در لیتر)، پروبیوتیک (1/0، 2/0 و3/0گرم در لیتر)، آنتی بیوتیک نئومایسین 20% (1/0، 2/0 و 3/0گرم در لیتر) و اکسی تتراسیکلین 20% (1/0، 2/0 و 3/0گرم در لیتر) به همراه شربت شکر بر عملکرد زنبور عسل (Apis mellifera L.) مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایشها با 14 تیمار و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مرحله صحرا انجام شد. نتایج پس از 105 روز از شروع تغذیه نشان داد که بیشترین مقدار جمعیت زنبور بالغ (6142 سانتی متر مربع) و پرورش نوزاد (95/4452 سانتی متر مربع) به ترتیب مربوط به تیمار 3/0 گرم اکسی تتراسیکلین و تیمار20 گرم اسید استیک بود (01/0>P).کمترین مقدار جمعیت زنبور بالغ (92/1120 سانتی متر مربع) و پرورش نوزاد (47/1274 سانتی متر مربع) مربوط به تیمار شربت عسل بود (01/0>P). استفاده از تیمار 3/0گرم پروبیوتیک باعث تولید بیشتر مقدارعسل (19654 سانتی متر مربع) و شربت عسل باعث تولید کمترین مقدار عسل (12834 سانتی متر مربع) شد(01/0>P). بیشترین مقدار موم بافی مربوط به سطوح مختلف اکسی تتراسیکلین (25/23800 سانتی متر مربع) وکمترین مقدار مربوط به تیمار شربت عسل (66/16291 سانتی متر مربع) بود (01/0>P). همچنین اثر تغذیه ای سطوح مختلف تیمارهای آزمایشی در افزایش وزن خالص کلنی ها از لحاظ آماری معنی دار شد (01/0>P). تیمار 2/0 گرم پروبیوتیک و تیمار 3/0 گرم نئومایسین به ترتیب بیشترین (56/41 کیلوگرم) و کمترین (67/25 کیلوگرم) افزایش وزن را نشان دادند. در پایان نتایج آزمایش حاضر نشان داد که استفاده از اسید استیک، پروبیوتیک و آنتی بیوتیک اکسی تتراسیکلین (به عنوان محرک رشد) در تغذیه زنبور عسل می تواند اثرات سودمندی بر عملکرد زنبور عسل داشته باشد.
    کلیدواژگان: تغذیه زنبور عسل، اکسی تتراسیکلین، نئومایسین، پروبیوتیک، اسید استیک، عملکرد